آقای برنا، همواره گفته می شود ایران کشوری معدنی است. قبول دارید گاهی در این مورد اغراق میشود؟
اگر آدمهای فنی این را بگویند، واقعیت های زمین را اعلام می کنند، اما آمار دادن بر اساس شنیده ها، {از سر احساس} یا برای حفظ پست و تبلیغات، همان برداشت شما –اغراق کردن- را در پی دارد.
به هر حال واقعیت این است که ایران از پروتروزوئیک –پیش زیستی- بالایی برخوردار است. در کشور ما بیش از 800 میلیون سال رُخنمون سنگی به صورت بیوقفه تا به امروز شکل گرفته است.
در ایران مرکزی قدیمیترین سنگهای رُخنمون وجود دارد و شما میبینید که چقدر آهنزایی صورت گرفته است. چادرملو، چغارت، زریگان و ناریگان و لکهسیاه و خیلی از معادنی که الان شناخته شده اند، همه یکپارچه دارای آهن هستند. بنابراین در ایران مرکزی با منطقهای آهنخیز مواجه هستیم و این موضوع برای همه مسلم شده است.
با توجه به وجود این منطقه، تیم اکتشافی برای اینکه شریان آهن را کاملتر ببینند، باید در حین استخراج، اکتشاف را نیز ادامه دهد. منتها به دلیل مسائلی مانند محیط زیست یوز آسیایی و همچنین وجود اورانیوم در آن منطقه، با محدودیت اکتشاف مواجه هستیم.
این محدودیتها اجازه نداده که سراغ ذخایر پنهان برویم. ذخایر پنهان این منطقه، به لایههای اطلاعاتیِ خاصی نیاز دارد تا اکتشاف معنی پیدا کند. بدون تعارف، در ایران هنوز فرمانده اکتشاف مشخص نیست. البته در ظاهر می گویند فلان {نهاد یا سازمان} فرمانده اکتشاف است، ولی آنها هم میگوید کاری از دست ما برنمیآید. اکتشاف چهار مرحله دارد. باید بدانیم شناسایی-پی جویی را چه کسی باید انجام دهد. جدا از مساله شناسایی-پی جویی، باید این موضوع مشخص شود که چرا در کنار آن پهنه به وجود میآید؟ چرا باید دوبارهکاری انجام شود؟ ما وقتی در سازمان زمینشناسی بودیم، مناطق 20گانه اول را با مساحت بیش از 380 هزار کیلومتر مربع تعریف و با توجه به آن، پنج لایه اطلاعاتی کار کردیم. ما مناطق 20گانهی دوم را هم مشخص کرده بودیم که بیش از 400 هزار کیلومتر مربع بود. خب چرا باید پهنه را به بخش خصوصی که برای اکتشاف عمقی تجهیز نشده، بدهیم؟ کدام بخش خصوصی ژئوفیزیک هوایی انجام داد؟ کدام بخش خصوصی روی ژئوشیمی سیستماتیک کار می کند؟
حرفم این است که در ایران برای 250 هزارها سلولبندی شد و پس از تکمیل آن، 100 هزارها را تعریف کردیم و آن نیز الان کامل شده است. ما 25 هزارها را نیز تعریف کردیم و یک دفعه 25 هزار تبدیل به 50 هزار میشود. بنابراین ما باید استراتژی داشته باشیم. وقتی بخش خصوصی روی یک سلول مشخص شده کار می کند، باید اطلاعاتش را به سازمان زمینشناسی بدهد. در بحث پهنه اما همه غیرمتعارف عمل میکنند، به نحوی که یکی مثلا پهنه ده کیلومتری برداشته، یکی سه کیلومتری و دیگری هم پنجاه کیلومتری. تازه هیچ کدام بر اساس شرح خدمات درست و مطابق با سلولهای 25 هزار یا 50 هزار یا 100 هزار پهنه برنداشتهاند. هر کس نقشه سازمان زمینشناسی را که مثلا 100 هزارتایی یا 25 هزارتایی بوده، برداشته و در پهنهای که در اختیار گرفته، همان را به نوعی نقاشی کرده و با یک انشاء دیگر به خورد ما داده است.
نتیجه چه شد؟ آیا سازمان زمینشناسی نظارت کرد؟ نه. بنابراین فقط یک سری منابع به هدر میرود. وقتی نتیجه نداشته باشد، همان حرف شما می شود که میگویید اغراق می کنند. اما اگر اکتشاف سیستماتیک بود و سازمانی به درستی ژئوفیزیک را با فواصل مناسب تهیه می کرد، {شرایط فرق داشت}.
ما باید برای هر ماده معدنی، روش مناسب آن را در اکتشاف پیاده کنیم. همه اینها شرح خدمات مناسب خود را میخواهد. مثلا نمی توان با ژئوشیمی غیر استاندارد یا آزمایشگاه غیر استاندارد کار را پیش برد.
حرف من این است که متولی شناسایی-پیجویی زمین باید معلوم باشد. متولی باید جلوی ریسک اکتشاف را در کشور بگیرند تا مثلا فلان بخش خصوصی برای داشتن یک معدن، کارهایی را که از عهده اش بر نمی آید، انجام ندهد.
الان در بخش مهندسی مشاور با کمبودِ نیروهای متخصص مواجه هستیم. من خودم با وجود تجربه ای که دارم، وقت ندارم سرم را بخارانم. چرا؟ چون نیروهایی که به اصطلاح از جنس زمین باشند، تربیت نکرده ایم.
در دانشگاه یک سری تئوریهایی به دانشجو ارائه می کنند، بدون اینکه با زمین آشنا باشند. بعد هم آنقدر {از شرایط} زده می شوند که یا مهاجرت میکنند یا تغییر رشته میدهند. برخی هم که اصلا از ابتدا علاقهای به زمینشناسی نداشتهاند.الان در رشته های معدن یا زمینشناسی نیروهای بسیار کمی در حال تربیت است. این مسال باید کنکاش شود.
مشکل دیگر این است که اقتصاد معدن که بیش از 40 درصد است، در یک وزارتخانه راهبری میشود. وقتی در وزارت معادن و فلزات بودم، می دیدم که روان تر کار می کردند تا الان که وزارت صنعت، معدن و تجارت داریم. در حال حاضر آن طور که باید، نه مدیران متخصصی داریم و نه عوامل میتوانند استراتژی و راهبری درستی را انجام دهند.
در ایران حداقل 1200 معدن شدادی دارد که می بینیم در آنها چقدر زیبا رگهها را برداشته و اتشاف، استخراج و فرآوری کرده اند. بیشترِ معادن جدید کشور دور و برِ همان معادن قدیمی شکل گرفتهاند. پس دانشِ قبلی ما بسیار اساسی بوده که بر اساس آن توانستهایم اینقدر خوب کار کنیم. امثال مس سرچشمه، گل گهر و سونگون جزو کارهای قدیمی محسوب می شوند.
در عصر جدید، اکتشاف تجهیزاتی خاص نیاز دارد و به اصطلاح نمی شود یک چکش دست گرفت و اکتشاف کرد.
در حال حاضر تجهیزاتی وجود دارد که عین تفنگ بادی به سنگ یا خاک می زنند و به صورت کیفی به شما جدول مندلیوف را میدهد. آزمایشگاههای ما باید متولی داشته باشد تا کیفیت را بسنجد.
آزمایشگاههای ما باید یک متولی داشته باشد تا اینها را کیفیتسنجی کند.
الان لیست خام را به اسم زرمهر یا جاهای دیگر آنالیزها را رج میزنند و مینویسند. چه کسی باید اینها را کنترل کند؟ از دل نظام مهندسی هم متخصصی نمیآید که تخصص فلان شرکت را بسنجد تا مشخص شود چه کسی مثلا در طلا تخصص دارد و چه کسی در مس.
نمیشود فقط یک نفر را بالای سر کار بگذاریم که از سنگ مخصوص نما گرفته تا مس و طلا را مثل گوشتکوب مهر بزند.
من به عنوان رئیس کمیته دستورالعملهای اکتشاف، همه اینها را نوشته ام. مشخص کرده ام اگر کسی بخواهد روی طلا کار کند، روش شناساییاش و پیجویی آن چیست. یا اکتشاف عمومی و تفصیلی آن چیست. این داده ها وجود دارد، منتها باید به خوبی از آن استفاده کنیم. ما باید تجهیزات عمقی بهروز داشته باشیم. از طرفی باید یک متولی وجود داشته باشد که کارها را پیگیری کند.
** حداکثر عمقی که تا حالا اکتشاف کرده اید، چند متر یا هزار متر بوده است؟
عمیقترین حفاری در دوره من، 2050 متر توسط شرکت تهیه و تولید بود. الان شرکت ملی مس 200 تا 300 متر بیشتر حفاری کرده است.
** نرم جهانی حفاری چقدر است؟
بستگی به کشورش دارد. در ایران اگر روی کوههای البرز بایستید، از نوک قله تا کف آبراهه پایین، خداوند 3 کیلومتر حفاری کرده است. منظورم این است که این سنگ رخنمون دارد و همه می توانند بفهمند در آن چه خبر است. این شرایط را کشورهای دیگر ندارند. مثلا کانادا که 6 ماه یخبندان است، مجبور است اینطرف و آن طرف را به اصطلاح سوراخ کند. یا مثلا در استرالیا مجبورند حفاریها را زیادتر کند. در آفریقا که پوشیده و جنگلی است، باید مدلی دیگر از حفاری انجام شود.
در ایران اما وقتی بالای یک قله میایستیم، چین خوردگی و سازندهای آن معلوم است. مثلا مشخص است که خیلی از سازندهای ما بار دارند. الان آهنهای ما در سازند ریزو است و سرب و روی در سازند الیکاست.
من به عنوان عضو کمیسیون گواهی کشف به شما می گویم از ابتدای سال تا حالا بیش از 130 تن طلای محتوا، 1.2 میلیارد تن مس، 58 میلیون تن سرب و روی و 25.5 میلیون تن زغالسنگ کشف شده است. اخیرا نیز گواهی کشف ید و برم صادر کردیم.
** اینها راستیآزمایی هم میشوند؟
بله. در استانها وقتی گواهی کشف برای اعداد زیر یک میلیون تن مس یا آهن صادر میکنند، اصلا به تهران ارسال نمی شود. چرا؟ چون در تهران روی اصول و حسابوکتاب گواهی کشف صادر می شود، نه مثلا به خاطر سفارش یک نماینده. ما در تهران گواهی کشک نمیدهیم؛ گواهی کشف میدهیم.
ما الان بیش از میزان تولید، کشف داریم. این کشفیات وجود دارد منتها الان همه لقمهخوری میکنند. به شما قول میدهم دپوهای باطلهمان، همه معدن است. ذخایر آهنمان را که چینیها میبردند، به خاطر خاکهای نادر آن بود. مسمان گاهی همراه با مولیبدن و گاهی همراه با طلاست. مس وقتی مولیبدن داشته باشد، رِنیوم دارد.
**الان بحث خاکهای نادر هم د رکشور مطرح شده است. تعریف دقیق خاکهای نادر چیست؟
ما در گذشته پهنه ای در سبزوار را به چک ها دادیم تا روی ژئوشیمی آن کار کنند. چکها اهمیت کانی را خوب میدانستند و متبحر هم بودند. وقتی در آن منطقه کار کردند، توانستند باستانیت و مونازیت را کشف کنند و در داخل آنها به اصطلاح خاک های نادر بود. از طریق کانی سنگینی که برداشت کردند، توانستند خاک های نادر را پیدا کنند. اولین گواهی کشف برای خاک های نادر برای مَروَست (مروست خاوری و مروست باختری) صادر شد که آن را به تجلی دادیم. تجلی الان در آن منطقه کار می کند و نتایج خوبی هم در بخش فرآوری گرفته است. در ایران مرکزی هم فسفات داریم که آپاتیت است و مونازیت داریم. مونازیت هم فسفات خاکهای نادر است که در معادن مختلف مانند لکه سیاه و چادرملو وجود دارد. باید یک متولی وجود داشته باشد که اینها را پیگیر کند.
ما در طارم آپاتیتهای دارای مونازیت داریم. مونازیتها نیز خاکهای نادری دارند. سازمان زمین شناسی در مقطعی همه چیز را تحت طرح تحول یک شکل اکتشاف کرد. در زمان ما، فلزی، فلزی کار میکرد و غیرفلزی، غیرفلزی و گروه طلا هم فقط روی طلا کار میکرد. کار روی هر ماده معدنی، تخصص خاص خود را می خواهد، چون هم آنالیزهای آن فرق دارد و هم روشهای اکتشاف و مناطق اکتشاف.
** کاربرد عناصر نادر خاکی چیست؟
بیشتر در حوزه الکترونیک مانند موبایل و لپ تاپ و همچنین صنعت خودرو به خصوص در ساخت باتری خودروهای برقی است. از طرفی در آهنرباهای بادوام نیز خاک های نادر استفاده میشود. خاک های نادر حتی در جنگنده ها، کشتی، هواپیما و خیلی جاهای دیگر کاربرد دارند.
در جدول مندلیف، 15 عنصر نادر خاکی وجود دارد. یکسری عناصر نادر خاکی سنگین داریم که به آن میگویند هِری. عناصر نادر خاکی متوسط هم داریم که به مِری معروف هستند. عناصر خاکی نادر سبک هم البته داریم. هر کدام از اینها در صنایع مختلف کاربرد دارند.
**این روزها مدیران سنگآهنی آه و ناله می کنند و می گویند ذخایر سنگ آهن کشور 20 سال دیگر تمام می شود. آیا واقعا از نظر سنگآهن فقیر شده ایم؟
نه؛ ما همین امسال 260 میلیون تن ذخایر آهن کشف کرده ایم. منتها بخش های خصوصی می خواهند لقمهخوری کنند. می گویند به اندازه ای که ما داریم، سریع آن گوشت لخمش را برداریم که به سودآوری خودمان برسیم. وگرنه در دنیا بحث فرآوری اهمیت فراوانی دارد. ما الان ذخایر هماتیتی زیادی داریم که باید تبدیل به مگنتیت شود. اگر کار سیستماتیک انجام دهیم نتیجه می گیریم. از طرفی، نباید برای هر صنعتی الکی مجوز دهیم. نباید به یک صنعت آببر در منطقه ای خشک مجوز دهیم. در دنیا این طور نیست که هر کس از راه برسد و بگوید مثلا می خواهم ذوب آهن بزنم، به او مجوز دهند. برق آن قرار است از کجا تامین شود؟ طرف چطور کارخانه فلوتاسیون می زند؟ خب برود نیروگاه هم بزند. ما اینقدر مناطق بادخیز داریم. همین نیروگاه نکا برای جز و مد است. جاهایی داریم که برای ژئوترمال –انرژی زمین گرمایی- مناسب هستند و می توانند حالت نیروگاه داشته باشند.
ما کسی را به عنوان متولی می خواهیم که شناخت لازم و کافی روی کشور داشته باشد و ملی فکر کند. الان متاسفانه منطقهای فکر می کنیم و کارها را با پارتی بازی جلو می بریم.
** پس از نظر سنگآهن می توانیم به آینده امیدوار باشیم؟
بله. فقط 260 میلیون تن ذخیره جدید سنگآهن کشف شده است. این غیر موارد کوچکی است که در استان ها وجود دارد.
** متوسط عیار سنگ آهن کشف شده چقدر است؟
عیار آهن ما، عیار حد است؛ ما عیار اقتصادی آن را 20 درصد محاسبه میکنیم. البته در برخی مناطق، عیار 10 درصد هم اقتصادی است، منتها ما دست بالا -20 درصد- در نظر گرفتیم.
** به نظر می رسد کشور نیازمند اکتشاف عمیق است؟
دقیقا، ولی نه با این دستگاههای حفاری که داریم. الان دستگاههای حفاری پرسرعت آمده که اطلاعات را به صورت لحظه ای در اختیار شما میگذارد. برای اکتشاف عمیق باید از این دستگاه ها استفاده کنیم، منتها به دلیل تحریم امکان استفاده از تجهیزات موردنظر را نداریم. اکتشاف عمیق با حفاری روزانه هشت تا 10 متر پیش نمیرود.
ما باید پیمانکاران حفاری بسیار قوی داشته باشیم. {خدا ازشان} نگذرد. قانون گذاشتند که دولت ها نباید دستگاه حفاری بخرند. الان شرکتی مانند تهیه و تولید باید برای خود دستگاه و آزمایشگاه داشته باشد. سازمان زمین شناسی هم دستگاه حفاری داشت، اما آن را گرفتند و اسقاط کردند و فروختند. ما روی کمربند آلتیمالیا قرار داریم که 12.5 درصد این کمربند به ایران مربوط میشود. 30 درصد منابع معدنی دنیا از این کمربند تامین میشود. به هر حال ما ذخیار معدنی داریم، منتها معدن یک کار تخصصی است و نباید آن را دست آدمهای بیگانه بسپاریم.
الان تمام ارگان –مثلا آستان قدس- یک هلدینگ درست کرده اند و یک تیم معدنی دارند.
**یا مثلا سازمان انرژی اتمی.
الان خرج سازمان انرژی اتمی با فروش همین چیزها تامین میشود. الان هر کسی {در بخش معدن} برای خود کاسب شده است. ارتش هم معدنکاری می کند. ما واقعا این همه متخصص در رشته معدن داریم؟
الان دپو دزدی در استانهای مختلف در حال باب شدن است. یا مثلا مردم جلوی معدنکارها را میگیرند و محیط زیست هم یک طور دیگری مانع تراشی میکند. اینها باعث میشود معدنکاری به سختی پیش رود